۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

تعارف بی‌تعارف...

روی سخن‌ام با آن‌هاست که خیلی تعارفی‌اند و بدجور روی اعصاب آدم می‌روند.

با آن‌ها که قربانت بروم و فدایت بشوم از دهانشان آویزان است. یکی نیست بگوید وقتی پایش بیافتد واقعا قربان‌ام می‌روی، فدایم می‌شوی؟

با آن‌ها که سر سفره تا از پارچ آب خالی می‌کنند توی لیوان قبل از نوشیدن آن به دیگران تعارف‌اش می‌کنند و میان همان تعارفات بیهوده، لیوان را سر می‌کشند! یکی نیست بگوید خب سر سفره که آب هست کسی اگر خواست می‌نوشد! در این میان این تعارف شوندگا‌ن‌اند که انرژی از دست می‌دهند تا بگویند نوش جان و از این قبیل حرف‌ها.

با آن‌ها که آن‌قدر اصرار می‌کنند که شب خانه‌مان بمان و تو آن‌قدر انکار می‌کنی که نه من کار دارم و نمی‌توانم، که نزدیک است اشک‌ات را دربیاورند. درصورتی که می‌دانی دوست ندارند خانه‌شان بمانی.

با آن‌ها که موقع میوه تعارف کردن...

بگذریم پیش از من کسان دیگری بهتر گفته‌اند*.

به عکس می‌دانم همین‌ها را اگر توی مترو یا اتوبوس ببینی، تا یک صندلی خالی پیدا کنند بدون اینکه به اطراف خود بنگرند تا شاید پیری، نوزاد بر دستی، یا حتی فردی که شاید خسته‌تر از خودشان باشد را بیابند، بی‌تعارف به قصد تصرفش از جا می‌جهند! و هزار مثال دیگر.

با این تعارفات همه‌مان به دنبال اهداف و منافع خودمان هستیم. اهداف و منافعی که بدون این‌ها نیز می‌توانیم به دست بیاوریم. هرچه می‌کشیم از این تعارفات است که بدجوری به جان فرهنگ‌مان افتاده و بدبختانه زیاده از حدش ادب و نزاکت فرد را هم می‌رساند! به خدا صد رحمت به دروغ.

بیایید این تعارفات را از بین ببریم یا به حداقل برسانیم‌شان. اگر تا به الآن کم‌رنگ هم بوده، محوش کنیم. چون هیچ معنی خاصی ندارد.


امروز از طرف کسی به تعارف کردن تشویق شدم! حاصل‌اش شد این پست.

* قبل از من کسان دیگری هم راجع به تعارف نوشته‌اند و چه خوب هم.

دوست داشتید بخوانید : + / + .


6 نظر:

یک زن گفت...

نمی دانم چرا کسی تعارف نمی کند مرا به زندگی نمی دانم آیا تعارفش واقعا خواهم پذیرفت
نمی دانم چرا کسی انسان را به آدمیت تعارف نمی کند شاید هم تعارف کردند و کسی نپذیرفت
خوشحالم که اومدم و آشنا شدم با نوشته هاتون

یک زن گفت...

من نیز لینکتان کردم و همراهتان خواهم بود با نوشته هایتان

بانو گفت...

تعارف !
یعنی یه جورائی گذاشتن بار روی دوش طرف .کاری براش انجام نمیدی اما مجبورش میکنی برای هیچی هی ازت تشکر کنه .از تعارف بدم میاد با خودش تکلف میاره .سنگینی بی دلیل !

مزدك گفت...

سلام.مرسي از اينكه در خونمو به صدا در آوردي.جواب كامنتتم دادم.
تعارف چه بخواهيم يا نخواهيم در وجود ايرانيهاست و با اينكه همه ميدونيم فقط در حد حرفه از نبودش ناراحت ميشيم.من يه مدتي تصميم گرفتم كه به هيچكس در هيچ كاري تعارف نكنم.بعد يه مدت ديدم كلي پشت سرم بد گفتن و ازم ناراحتند!

ماهي گفت...

اي گفتي و من از خيلي چيزهاي ديگه هم متنفر شدم.. حالم بهم ميخوره...

سمیرا طلوعی گفت...

آدم بزرگ ها اینگونه اند دیگر ... درگیر کلام و واژگان ... و کلمات ... درگیر تعارفات صدتا یه غاز ... درگیر حرف های پوج و عبس ... درگیردرگیری ها ... شازده کوچولو راست می گفت ...


زیبا بود

ممنون که آمدی و خواندی

قلمتان نویسا ...

ارسال یک نظر

» لطفا فینگلیش ننویسید.

» همچنین لطف کنید و در دیدگاه‌تان تنها در مورد همین پست مطلب بنویسید، اگر مطلب دیگری دارید از فرم "تماس مستقیم با من" استفاده نمائید.