۱۳۸۹ تیر ۲۱, دوشنبه

یخچال


شمالی جماعت را که می‌بینم یاد یک یخچال می‌افتم. یاد یخچالی که تویش ماهی، کله‌ی ماهی، تور ماهیگیری، یک قایق موتوری زنگ زده، نفربر*، هوای شرجی، صدای مرغ دریایی، بستنی*، میرزا قاسمی و کلی آب گل‌آلود دریای خزر هست که اگر درش را باز کنی همگی خالی می‌شود توی آشپزخانه و خانه‌تان را آب خواهد برد. سردم می‌شود. چه زمستان ببینمشان چه تابستان، سردم می‌شود. کلا آدم‌های خنکی‌اند.

چند روز پیش که جایی با دوستم قرار گذاشته بودم و زودتر رسیده بودم و منتظر، یکی‌شان آمد نشست کنارم. پیرمرد چاقی بود با سری که چند تار مو رویش نقش بسته بود و چشمانی آبی آبی و پوستی سفید سفید. از لهجه‌ش سادگی می‌بارید. دوستم آنقدر دیر کرده بود که ناچار نشسته بودم روی سکو و برای جلوگیری از معطلی داشتم از لحظه لحظه‌ی عمرم استفاده می‌کردم و لغت زبان حفظ می‌کردم. اول هواسم نبود به این پیرمرد شمالی تا اینکه خودش بحث را شروع کرد. با همان لهجه پرسید اگر پیر بشی چه کار می‌کنی!؟ من هم که تا آن لحظه ندیده بودمش با تعجب نگاهش کردم و گفتم نمیدونم حاج‌آقا تا حالا بش فکر نکردم. نه می‌شد بش بگویی حاج‌آقا با آن صورت کودکانه و بشاشی که داشت نه می‌شد از پیری برایش بگویی به خاطر موهای سفیدش. نمی‌شد بگویی که پیری سخت و دردناک است! من هم از آن آدم‌هایی نیستم که با هر کسی گرم بگیرم که شامل اینجا هم می‌شود. خودش بحث را ادامه داد. جوونی چیز دیگه‌ایه. نگاهش کردم و خندیدم و باز سرم را فرو بردم لای دفتر لغتم.

- جوونی چیز خوبیه فقط آدم نمیدونه باید چی کار کنه و همینجوری می‌شینه و دست روی دست میذاره. این را گفت و سلانه سلانه دور شد. بی آنکه خداحافظی کند. انگار از جوانی‌اش خیری ندیده بود و فقط خواست تلنگری بر من زده باشد.


قبلا هم یکی‌شان تلنگر محکمتری زده بود بر ما. تلنگر که نبود بهتر است بگویم سقلمه. آقای شایگان. دبیر شیمی پیش.


* نفربر: دمپایی، بستنی: دکمه


* دیده‌اید شهادت یک شخص را هم تسلیت میگویند هم تبریک؟! برد اسپانیا از آن نوع است. لااقل برای من که نمی‌دانم خوشحال باشم یا ناراحت. هلند هیچ کم نداشت از اسپانیا بلکه سرتر هم بود. بعد از برد اسپانیا فقط گفتم هلند می‌برد بهتر بود والا برایم فرقی نداشت.

عادل هم در آخر بازی حرفش را زد. انگار ملت اسپانیا دیروز گفته بودند که اگر تیمشان قهرمان شود هیچیک سر کارشان حاضر نخواهند شد ولی دولتشان موافقت نکرده با حرفشان. عادل هم نه گذاشت نه برداشت گفت ولی نمی‌دونن که تعطیل کردن کار خیلی راحتیه! تو خود حدیث مفصل بخوان....

0 نظر:

ارسال یک نظر

» لطفا فینگلیش ننویسید.

» همچنین لطف کنید و در دیدگاه‌تان تنها در مورد همین پست مطلب بنویسید، اگر مطلب دیگری دارید از فرم "تماس مستقیم با من" استفاده نمائید.